چند مقدمه:
اولا لازم است تذکر دهم که فایل تدوین شده سال 94 در این بحث خیلی نقص و اشتباه دارد و در پایین همین صفحه فایل PDF اصلاح شده آن جلسه را ضمیمه کرده ام.
ثانیا در 4 دقیقه اول، درباره دو کلمه «معرفت» و «شناخت» توضیحاتی احتمالی دادهاند که دقیق نیست و در متن ضمیمه توضیح درست آمده است.
ثالثا در دقیقه 35-36 احتمالی را درباره وجه تسمیه همبستگی مکانیکی و ارگانیکی مطرح کردهام که به نظرم آ<نچه در متن ضمیمه نوشته ام دقیقتر است.
اما سیر بحث چنین است:
تا دقیقه 7، معرفیای از کل بخش «ب. جامعهشناسی معرفت نوین» ارائه شده است (در متن ضمیمه هم موجود است)
سپس تا دقیقه 67 مبحث «آگاهی جمعی، تفکر پیش منطقی، و بازنمودهای اجتماعی» از کتاب کنوبلاخ مطرح میشود. متن ضمیمه شرح مطالب خود کنوبلاخ است؛ اما چون بحثهای آنها با فرهنگ ما بیگانه است، در این فراز کوشش کردهام با مثالهایی از تحولات جامعه خودمان، معنا و اهمیت مساله تقسیم کار، و تاثیرش در سست شدن پیوند اجتماعی ارائه کنم. در واقع، این مثالها یک قرائت دورکیمی است از تحولات اجتماعی ایران، نه اینکه لزوما به آنها باور داشته باشم؛ در این بحث تحلیلی درباره فقه و قانون و اخلاق، و بحث ولایت فقیه دادهام، که تاکید میکنم یک قرائت دورکیمی از مساله است؛ و خواستهام به این وسیله با سبک تفکر جامعه شناسی دورکیمی آشنا شوید.
از دقیقه 67 وارد بحث زیمل و دیلتای میشوم که مقدمهای برای فهم وبر است؛ در اینجا باز برای اینکه فهم درستی از دیلتای به دست آوریم، با توجه به غلبه ذهنیت فلسفه اسلامی، سعی کردهام توضیحی از جهانهای ممکن لایبنیتس و اینکه چگونه آن نگاه، در فهم پدیدههای اجتماعی موثر است ارائه دهم؛ و این نگاهی که اصلا در سبک فلسفه اسلامی نیست. شاید نمونه خوبی باشد برای تفاوت سبک تحلیل در جامعهشناسی آلمانی و سبک تحلیل در فلسفه اسلامی. نظر شخصی من این است که سبک تحلیل فلسفه اسلامی قرابت بیشتری با سبک پوزیتیویستی دارد تا سبک تفسیری آلمانی؛ و البته این به معنای قرابت در نتایج نیست.
بحث رسمی کلاس در دقیقه 98 تمام میشود و چند دقیقه بعدی، پاسخ به دو سوال است که بعد از اتمام جلسه پرسیده میشود. یکی درباره جهانهای ممکن؛ و دیگری درباره فهم پیوند اجتماعی.