استاد امینینژاد: «در عالم خارج ما سه طبیعت داریم: طبیعت وجود، طبیعت عدم و طبیعتی که ذاتش نه وجود تکشیل داده و نه عدم؛ امرٌ بین الامرین است. بین وجود شی و عدم شی فاصله نیست یک شی نمی تواند هم وجود داشته باشد و هم نداشته باشد. بین موجود و معدوم هیچ واسطه ای نیست. اجتماع نقیضین که محال است بین موجود و معدوم است نه بین وجود و عدم.»
ومعتقد است: یک نفسالامر تحققی داریم و یک نفسالامر معنایی. نفسالامر تحققی همینی است که موضوع فلسفه است. موضوع دانش نفسالامرشناسی، «شیء» است. در نفسالامر معنایی، وجود هم یک شیء است کنار عدم و کنار ماهیت و... .
سه تیپ حقیقت. حقایق وجودی، حقائق عدمی، حقایق نهوجودینهعدمی!
یک کد دیگر در این رابطه هم: آنجا که بحث «حالّ» را مطرح میکنند حکما و بعد میکوبند. استاد امنی نژاد اینجا را می گوید که از این کلام متکلمین یک فهم ابتدایی میتوان داشت که همینی است که نقد میشود. ولی به نظر میرسد نظر عمیقتری داشتهاند.
ابنعربی همین طرح را میگیرد و بسط میدهد. بحث اعیان ثابته مرتبط با همین مساله است.