جامعه شناسی معرفت
بخش اول: وبــر
بخش دوم: شلـر
بخش اول:وبر
مقایسه روش شناسی وبر با دیلتای، دورکیم و مارکس
1
ویژگی بارز روش شناسی دیلتای(پارادایم تاریخ گرائی) تأکید بر «فهم» و متعاقبا «تفکیک علوم تاریخی از علوم طبیعی» است.
لذا روش شناسی وبر از این جهت با دیلتای تفاوت می یابد که وبر بر خلاف دیلتای که تنها بر عنصر «فهم» تأکید دارد، «فهم» را با «تبیین» گره میزند. به عبارت دیگر علاوه بر «فهم»، عنصر «تبیین» را در روش شناسی خود وارد می نماید.
البته «تبیین» مورد نظر وبر با «تبیین» در رویکرد پوزیتیویستی تفاوت جدی دارد. هرچند قرائت های اینچنینی(پوزیتیویستی) هم از آن ارائه گردیده است مانند قرائت پارسونز از وبر.
تفاوت «تبیین» مورد نظر وبر با معنای «تبیین» در رویکرد پوزیتیویستی این است که در رویکرد اثبات گرائی، هم یک گونه «فهم» داریم و هم یک گونه «تبیین». این «تبیین» -که همان کشف روابط علی میان پدیده هاست-، جهان شمول است؛ یعنی می توان آن را به موارد دیگر هم تعمیم داد و وقوع پدیده ها را بواسطه کشف این رابطه علّی، پیش بینی نمود. در مقابل، وبر می پذیرد که ما می توانیم یک فهم معتبر داشته باشیم- برخلاف دیلتای که چون بافت اجتماعی در شکل گیری معرفت مؤثر است، معتقد است که فهم معتبر نداریم- و در این بخش با پوزیتیویست ها همراه است اما معتقد نیست که یک گونه تبیین داریم به این معنا که این فهم، یک قاعده جهان شمول به ما بدهد که با آن بتوان پدیده ها را پیش بینی نمود.
به عناون مثال وبر در اثر خود بنام «اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری» نمی خواهد یک قانون کلی بدهد که چگونه نظام سرمایه داری در جوامع شکل می گیرد. او تنها توضیح می دهد و تبیین میکند که چرا در نقاط مختلف جهان، نظام سرمایه داری در جامعه پروتستانتیزم شکل گرفت و در جای دیگری این اتفاق نیفتاد. در واقع او معتقد است قوانینی که در یک جامعه شکل گرفته، مختص همان جامعه است.
ويرايش شده توسط حسین سوزنچی - ارسال اوليه در تاريخ دوشنبه, 17 خرداد 1395, 10:07)