و اتقو النار التی اعدت للکافرین بپرهیزید و پروا کنید از آتشی که آماده شده است برای کافران. و اطیعو الله و الرسول لعلکم ترحمون اطاعت کنید از الله و پیامبر، شاید مورد رحمت پروردگار قرار بگیرید. خب اطافت ار خدا با اطاعت از پیغمبر تفاوتی ندارد، به چه مناسبت می فرماید که اطاعت کنید از خدا و اطاعت کنید از پیامبر؟ ذکر کردن هر دو با هم زائد نیست؟
اطاعت از پیامبر در طول اطاعت از خداوند هست (رابطه طولی) چون بدون اطاعت از پیامبر اطاعت از خداوند متعال امکان پذیر نیست. در واقع انبیا و امامان واسطه ای هستند برای رساندن فرمان خدا به انسان ها
👌🌹
بله. اگر چنانچه فقط بگوید اطیعو الله اطاعت کنید از خدا، پیغمبر را به عنوان مصداق و نمونه ای ذکر نکند و اطاعت از پیغمبر را متذکر نگردد، آن کسانی هم که در نقطه مقابل پیامبر قرار دارند، ممکن است ادعا کنند ما داریم اطاعت از خدا می کنیم. دامنه ی ادعا وسیع است، همه کس می تواند داعیه ی دین و ایمان و تقوا را علنی کند. در زمان پیغمبر هم آن کسانی که در جبهه ی مقابل او با او می جنگیدند؛ رهبران و آقایان و رهبانان مسیحیت و دانایان یهود، اینها هم ادعا می کردند و قالت الیهود و النصاری نحن ابناء الله سوره مائده ایه ۱۸ یک ذره هم بالاتر از پیغمبر؛ او می گفت من بنده ی خدا هستم اینها می گفتند ما فرزندان خدا هستیم عده ای هستند که خودشان وقتی با خود خلوت می کنند، می یابند که چه نامه ی سیاهی دارند می فهمند که انچه می گویند سراپا دروغ است، اما به مردم اینجور وانمود می کنند که بندگان خوب خدا و مطیعان و عابدان پروردگارند. اینها در مقابل حق پرستان واقعی باید متمایز بشوند. این است که خدای متعال در مقام بیان اطاعت و لزوم آن برای مومنان این جور می گوید و اطیعو الله و الرسول آن کسانی که خود را بنده ی خدا می دانند اما بنده ی فرمان قانون خدا نیستند، عمل به قانون نمی کنند، ملتزم به لوازم این بندگی نیستند، ایناا چطور می توانند بگویند که ما بنده خداییم!؟
اطیعو الله و الرسول اطاعت کنید خدا را و رسول را لعلکم ترحمون شاید مورد رحم پروردگار قرار بگیرید.
سوال بعد این است
رحم خدا یعنی چه؟
مورد رحم خدا قرار گرفتن یعنی چه؟
راه رسیدن به رحمت خاص حق، انجام اوامر و پرهیز از نواهی الهی است و با این اطاعت بنده بدون اینکه زحمت خاصی را قبول کند در جریان دریافت رحمت الهی قرار میگیرد.
- «تُرحَمون» فعل مجهول بوده و نشان از آن است که شما مفعول واقع میشوید و رحمت الهی خود به خود بر شما جاری میشود. شما اراده اطاعت کردید. در پی اطاعت از جریان رحمت نیز بهرهمند میشوید.
احسنت اما اطاعت هم زحمت دارد چون گاها برخلاف اوامر نفسانی است.
اینجا یک مقایسه ای بکنید بین بیان قرآن و پندار عامیانه ما. ما می گوییم که اگر گنهکاریم اگر نافرمانی خدا کردیم، اگر به واجبات عمل نکردیم اگر چنانچه از منطقه ی ممنوعه پروردگار پا عقب نکشیدیم فقط یک امیدواری داریم آن چیست؟ ان رحم خداست! خدا با رحمتش با ما عمل کند خدا ما را رحم کند؛ این داعیه و حرف ماست رحمت خدا را برای کجا میدانیم؟ برای آنجا که عمل نکردیم، در صورتی که نا فرمانی کردیم در یک چنین صورت هایی می گوییم ما که عمل نداریم مگر خدا رحممان کند! رحم را رحمت خدا را جایگزین و رقیب عمل کردن می دانیم.
آیه ی قرآن برعکس است. می گوید عمل کنید، اطاعت کنید، شاید مورد رحمت پروردگار قرار بگیرید. رحمت خدا ان وقتی است که یک ملتی به مسئولیتش عمل کند. خدا آن وقتی به مردمی رحم می کند که او را اطاعت کنند، تکالیف خود را انجام بدهند.هفتصد میلیون مسلمان بنشینند به انتظار ابر رحمت پروردگاری که بر سرشان ببارد ان وقت راه ها را باز کنند تا غارتگران دین بیایند و همه چیزشان را ببرند؟ به امید رحمت خدا بنشینند؟ پس بگو بنشینند حالا حالا ها!
و اطیعو الله و اطیعو الرسول لعلکم ترحمون اطاعت کنید خدا را و رسول را، شاید مورد رحمت قرار بگیرید. یعنی چه اطاعت کنید خدا را؟
اطاعت خدا به چیست؟
برای پاسخ به سوال مطرح شده بهتر است ابتدا مشخص کنیم اطاعت به چه معناست که در لغت یعنی فرمان بردن و در فقه به مطابقت عمل مکلف با حکم واقعی شرع را گویند با این توضیح باید دید فرمان شارع چیست که برای تحصیل آن کوشش کنیم پس در درجه اول اطاعت به فرمانبرداری از خدای متعال هست اما آیا این مسئله به همینجا ختم میشود و اطاعت کامل میشود که پاسخ این سوال در قرآن آمده و در ادامه اطاعت خدا به اطاعت پیامبر صلوات الله علیه و اولی الامر که همان اهل بیت علیهم السلام هستند تاکید شده و در بیان جزئیات هم بهترین شاهد مثال کلام آیت الله بهجت میباشد که میفرمایند ببینید خدا از چه چیز خوشش می آید و از چه بدش می آید... که با التزام به این موارد اطاعت خدای متعال حاصل شود
احسنت 👌🌹
اطاعت خدا به این است که تمام تکالیف و حجت های الهی را بر دوشمان حمل کنیم. آنچه را که بر عهده ی ما قرار داده شده است انجام بدهیم. به قول آیه ی شریفه قرآن می فرماید: مومنین آن کسانی هستند که وقتی میان آنان مشاجره ای به وقوع بپیوندد به تو ای پیامبر رجوع می کنند، مراجعه می کنند و چون تو حکمی صادر کردی،ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجا مما قضیت سوره نسا آیه ۶۵ دستوری که تو صادر کردی کمترین غبار کدورتی هم بر روح آنها و دل آنها بر جای نمی گذارد ویسلموا تسلیما تسلیم فرمان تو اند. مومن واقعی اینجور است. اگر اینجور بود یک ملتی؛ آن وقت است که رحمت پروردگار شامل حال آنها خواهد شد.
و سارعو الی مغفره من ربکم سوره آل عمران آیه ۱۳۳ میدان مسابقه است اینجا میدان پیشگیری و مسارعه است. پیشی بجویید، سبقت بجویید، الی مغفره به سوی مغفرتی من ربکم از سوی پروردگارتان وجنه و بهشتی که عرضها السماوات و الارض که به پهنای آسمان ها و زمین است، اعدت للمتقین آماده شده برای با تقوایان.
ای انسانی که برای یک وجب زمین و یک مقدار آب و گل در فلان منطقه عالم، حاضری سبقت بگیری. به تو نمی گویند سرعت مگیر، به تو نمی گویند نیروهایت را به کار مزن و در خانه بخواب. آن کسی که به نام وین این سخن را به تو می گوید دروغ می گوید. دین می گوید سرعت بگیر هرچه بیشتر، مسابقه بده هرچه بیشتر اما به سوی چه؟ به سوی چیزی که شایسته توست نه یک وجب آب و گل. سرعتت به سوی مغفرت پروردگار باشد، به سوی آن بهشت برین الهی باشد که همه اسمان ها در مقابل آن کوچکند، همه ی زمین در برابر آن اندک است. یعنی چه؟ دقت کنید در تعبیرات قرآنی تا خوب بفهمید، قرآن می گوید تو اگر می خواهی همت به چیزی بگماری برای تو زمین و آسمان اندک و ناچیز است، همت به چیزی بالاتر از اینها بگمار. از همه چیز بالاتر مغفرت است و پس از مغفرت آن چیزی که ارزشش از زمین و آسمان ها بالاتر است.
مغفرت یعنی چه؟
مغفرت یعنی چه؟
ما دیدیم به فلانی گفتیم آقا معذرت میخواهم او هم به هر صورتی گفت خیلی خب صرف نظر کردیم. در فلان اداره دولتی و حکومتی فلان قدر مالیات برای تو بریده اند، شما رفتی احترامی کردی، تملقی گفتی، گفتند خیلی خب فلان قدرش را بر شما بخشیدیم. این بخشش ها را که ما دیدیم خیال کردیم غفران الهی هم از این قبیل بخشش هاست. فلان کس ظلم کرده، فساد کرده، مستوجب عذاب خداست، بعد روز قیامت به خاطر قطره ی اشکی که او داشته خدا بگوید خیلی خب حالا که اینجور شد از سر خطایای تو گذشتیم. مغفرت خدا این است؟ نه.
غفران یعنی التیام دادن و پر کردن یک خلا. روح شما اگر در مقام تمثیل، مانند جسمی باشد؛ هر گناهی که انجام می دهید، ضربتی بر روح وارد میکند و رخمی به وجود می آورد. چرا؟ چرا میگوییم گناه ضربت بر روح است؟ برای خاطر اینکه روح باید تعالی پیدا کند و گناه، هر آن چیزی است که روح انسانی را یک گام از تعالی و تکامل مورد نظرش باز میدارد.
این گناه که انجام شد، این روح زخمی شد، ناقص شد، از کمال دور افتاد، این گناه حالا باید مغفرت پیدا کند. حالا چه جوری بر طرف می شود؟ با جبران کردن.
یک مثال دیگر بزنم. سوار ماشین شدید دارید می روید سر پنجاه فرسخی اگر این ماشین شما در راه توقف کرد شما چه شدید؟ عقب افتادی. جبران این عقب ماندگی به چیست؟ به اینکه یک خرده تند تر بروید. مغفرت الهی اینجوری است. خدای متعال نمی گوید چون تو گناه کردی حالا هر کار نیکی کردی ما آن گناه را از بین نخواهیم برد. و انی لغفار ما غفاریم لجباز نیستیم. ما صرف نظر می کنیم در صورتی که جبران بشود. ما غافریم ما خلا ها را پر می کنیم، زخم ها را التیام می دهیم، اما برای چه کسی؟ لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدی من بخشنده ام برای آن که توبه کند. توبه کند یعنی چه؟
یعنی برگردد. حاضریم شما را ببخشیم، کی؟ وقتی بروید به طرف تکامل، مجددا به راه درست برگردید. لمن تاب توبه کند. عمل صالح کند. از عمل نباید غافل بود.
و سارعوا الی مغفره من ربکم سرعت بگیرید به سوی مغفرتی از پروردگارتان و جنه و بهشتیعرضها السماوات و الارض که پهنا و گستردگی آن به قدر آسمان ها و زمین است، اعدت آماده شده است للمتقین برای متقیان
با تقوا کیست؟
چه کسانی هستند با تقوایان؟ الذین ینفقون فی السراء و الضراء آن کسانی که انفاق می کنند در خوشی و نا خوشی این یک شرط با تقوا بودن است، انفاق کردن. انفاق با خرج کردن فرق دارد. انفاق خرج کردن است اما نه هر خرج کردنی. انفاق چیست؟
آن خرج کردنی هست که یک خلأ ای را پر کند، یک دردی را از یک جایی دوا کند
شما کتابو دارید مثل اینکه😁
درسته؟
"نفق" در لغت به معنی گذشتن هر چیز و از بین رفتن آن با تمام شدن آن چیز است.
و در اصطلاح "انفاق" بیرون کردن مال از ملک و قرار دادن آن در ملک دیگری است که یا از طریق صدقه و یا از بخشش کردن مالهای خود در راه جهاد و دین و هر آنچه خداوند به آن فرمان داده است، میباشد.
و با توجه به آیه قرآن، انفاق معاملهای پر سود با پروردگار است.
«إِنَّ الَّذِینَ یتْلُونَ کتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیةً یرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ »
«کسانی که کتاب الهی را تلاوت میکنند، و نماز را بر پا میدارند، و از آنچه به آنها روزی دادهایم در پنهان و آشکار انفاق میکنند، آنها امید تجارتی دارند که نابودی و فساد و کساد در آن نیست.»
انفاق آن خرج کردنی را می گویند که با آن یک خلا پر بشود،یکنیاز راساینی برطرف بشود. قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا*الذین ضل سعیهم فی الحیاه الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا این پول هایی که خرج می شود، اینها انفاق نیست چرا؟ چون خلا را پر نمی کند.
والکاظمین الغیظ و فرو برندگان خشم. فرو برندگان خشم یعنی چه؟ یعنی بر اساس احساسات کار نمی کنند، همه جا عقل. معنایش این نیست که می خواهیم بگوییم خشم علیه آن کسانی که باید بر آنان خشم گرفت نیست و نابود باد! نه، قرآن می گوید بر اساس خشمکاری انجام ندهید. کظمکنندگان. فرو برندگان نه فراموش کنندگان وقتی خشم فرو نشست انسان میتواند با عقل با درک، آنچه را که شایسته است انجام بدهد.
والعافین عن الناس گذرندگان از مردم. از لغزش های مردم باید گذشت. از آن عمل خلافی نباید گذشت که از روی تعمد و عناد انجام گرفته است. والعافین عن الناس و الله یحب المحسنین و خدا دوست دارد مردمان احسان کننده را.
از دیگر نشانه با تقواها چیست؟
والذین اذا فعلوا فاحشه او اظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم آن کسانی گه چون گناه بزرگی انجام دهند، یا بر خویشتن ستم کنند، فورا یاد خدا بیفتند.
در وادی غفلت زیر سرپوش غفلت دیر نپایند.
یک آیه ی خیلی عجیبی هست در قرآن، در زمینه ی تذکر پیدا کردن؛ان الذین اتقوا این هم برای با تقواهاست اتفاقا،ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا وقتی یک گروه شیطان اورا احاطه می کنند تا گمراه کنند، فورا به یاد خدا بیفتد انسان. یاد خدا یک چنین چیزی است. یاد خدا حربه ای است در دست ما علیه شیطان ها.
پس تلاش را حق نداریم از پرونده خود حذف کنیم ولم یصروا علی ما فعلوا و هم یعلمون بر آنچه می دانند گناه است اصراری نورزند. اولئک جزاوءهم مغفره من ربهم این چنین آدم هایی پاداششان مغفرت از سوی پروردگار است وجنات التجری من تحتها الانهار و بهشت هایی که در زیر آن نهر ها جاری است خالدین فیها و نعم اجر العاملین در آن جاودانه اتد و چه نیکو پاداش عمل کنندگان است. باز این جا می گویدپاداش عمل کنندگان مسئله عمل یکی از مسائل بسیار مهم است.
پایان جلسه اول