با توجه به انتظارات از دولت وحکومت دینی که فراهم کردن فضا،امکانات وزمینه های عبودیت خداوند متعال مطرح شده است نکته این است حکومتها برای انجام مقاصدشان بخشنامه صادر می کنند ایا حکومت دینی برای ایجاد چنین زمینه هایی
بخشنامه صادر می کند تشویق و تنبیه می نماید ؟ از کجا می شود فهمید که یک فرد از غایات اخروی تبعیت می کند یا خیر ؟ جز به ظاهر . پس هر کس ظاهرش با حکومت دینی همراهتر بود شهروند مطیع تری محسوب میشود مهم نیست در باطن چگونه می باشد مهم این است در نزد متولیان امر شهروند مثبتی باشد دوچهره
بودن انسانها در این فضا رشد می کند و دورویی رسم مالوف می گردد
علاوه بر ان برخی هراس دارند که وقتی هیات حاکمه افرادی صالح،عادل،هدایت شده ،فضیلت محور وخودساخته مطرح می شوند و مشروعیت حاکمیت خود را از مبدا وحیانی می گیرند حالتی قدسی بخود گرفته که نقد ناپذیرند اعتراض و انتقاد ممنوع میشود بر فرض اشکالی بطور واضح مشاهده شد چون ممکن است اصل نظام خدشه دار شود یا نباید چیزی بکویید ویا ان را بنحوی توجیه کند
اشکال بر ان اشکال بر امام معصوم تلقی میشود و اگر شکایتی از انان دارید باید
به خود انان مراجعه کنید انان هم خوانده هستند و هم قاضی . چه راهکاری هست که از این اسیب ها در امان بماند
ایا دولت هادی هر خدمتی که برای مردم انجام میدهد باید در راستای انجام
عبودیت بهتر شهروندان باشد پس ترویج گردشگری چگونه معنا می شود برای
ایجاد توسعه باید سرمایه و تولید فعال باشند و بازار مصرف فعالتر .تبیلیغات
وسیع شود تا مردم زیاد مصرف کرده و تولید کارخانه ها توسعه یابد دولت هادی
چگونه اینها را مهار می کند
ایا در این دولت ایجاد حداکثر رفاه امری مطلوب یا مذموم است ایا رفاه زیاد موچب دور شدن از تعبدیات نمی شود در نهادها وموسسات بالادستی چه امکاناتی
باشد که که با غایات دولت هادی منافات نداشته باشد
با تشکر از نقد.
لطفا دیگر اعضا نیز پس از مطالعه یادداشت وارد نقد و بررسی شوند. پرسش این است که دولت دینی چه اقداماتی انجام می دهد که دولت غیر دینی آنها را انجام نمی دهد?
لطفا دیگر اعضا نیز پس از مطالعه یادداشت وارد نقد و بررسی شوند. پرسش این است که دولت دینی چه اقداماتی انجام می دهد که دولت غیر دینی آنها را انجام نمی دهد?
دینی کردن و معنوی کردن جامعه، با صدور بخشنامه و دستورالعمل و روش های الزام آور امکان پذیر نیست و نیازمند روش های غیر مستقیم است. اگر نیازهای اقتصادی فرد تأمین شود، کرامت انسانی او حفظ شود و به عزت نفس او ارج نهاده شود، به طور غیر مستقیم تأثیر خواهد گذارد. وظیفه حکومت اسلامی یک بعدی نیست تا به امور سیاسی محدود شود و از مسائل فرهنگی و نیز از تأمین نیازهای معیشتی و امنیتی غافل شود. اصولاً وجه ممیزة حکومت دینی از سایر حکومت ها، وظیفه فرهنگی آن است. حضرت علی (ع) در یکی از مأموریت هایی که به مالک اشتر می دهند، بیان می کنند که در کنار جهاد با کفار و عمران بلاد و اخذ مالیات، باید به اصلاح فرهنگی و تهذیب افراد بپردازد.
نکته ای که بایستی در این زمینه به آن توجه شود ، جامع نگری دیدگاه است ، به این بیان که درست است حکومت دینی غایت آن اموری اخروی است اما نبایستی فراموش شود که این دنیا ابزار دستابی به این غایت است و اهتمام به امور دنیوی نیز نبایستی فراموش شود ، چرا که بر اساس مضامین روایی فقر دریچه ورود به کفر و بی ایمانی است ، دولت اسلامی که تک بعدی نگاه کرده و با هدف غایت امور اخروی و برداشت اشتباه از هادی بودن در اصلاح معیشت مردم جامعه خود کوتاهی کند، به تحقیق نخواهد توانست هدف غایی خود که هدایت و سعادت قصوی است را محقق سازد. از اینرو حکومت اسلامی توجه به امور دنیوی را با هدف دست یابی بهتر به امور اخروی و سعادت بایستی مورد توجه قرار دهد و مراقبت کند در این کار زار سخت دچار دنیا گشتگی حکومت های غیره دینی نشده و اصل و غایت فدای وسیله نشود .