⭕️کتاب عبد و مولا📔📖 (بخش اول)
🔅اولین کلمه ای که بعد از شنیدن لفظ عبد به ذهنتان می آید چیست؟ "بنده" کلمه بنده خیلی محترمانه است.
معنای عبد خیلی غیر محترمانه تر از این است."تکلیف شده"
تکلیف هم خیلی انسان را از عرش کبریایی اش پایین نمی آورد .
عبد یعنی "برده"
همان برده ای که صاحبی دارد و او را خرید و فروش میکند. البته برده ها در روی زمین نسبت به "عبد" مانند شاهزاده و سلطان می مانند .
برده گاهی اختیار نفسش را دارد ؛اما من برده ای هستم که تک تک نفس هایم وابسته به لحظه ای از عنایت مولایم است .
در واقع من در میان دائره ای بسیار پررنگ از جبر الهی قرار دارم و اگر خداوند متعال یک لحظه حوادث پیرامون زندگی مرا از کنترلش خارج کند نابود می شوم.
این حرف هم قطعا به معنی جبری شدن نیست فقط کافیست ما جبر های پیرامون خود را باور کنیم.*
در واقع من در فضایی که مالآمال از جبر است ذره ای اختیار دارم.نکته قابل توجه این است که در متن هر اختیاری باز هم جبری نهفته است.
💡امام صادق (ع) می فرمایند : لا جبر و لا تفویض و لکن امر بین الامرین.
نه جبر است ، نه اختیار،بلکه امری است بین این دو امر.
50-50نیست در زندگی و اتفاقات اطراف ما حدود 99 درصدش اصلا قابل اینکه در اختیار ما قرار بگیرد نیست.*
ما برده ای هستیم در دست مولایی که البته بسیار حکیم و مهربان است.
🔅برای برخی لفظ برده آزار دهنده و نا محترمانه است و میگن ما که در درگاه خداوند اینقدر خرد و حقیر نیستیم
پس معنای اون سری که به سجده فرود می آوریم چیست؟آیا تظاهر میکنیم؟
یا ادا در می آوریم؟
اگر شخصی معرفت نفس پیدا کند،به حقیقت وجودش که همان عبودیت می باشد خواهد رسید.
باید عبد بودن را بی چون و چرا برای خود تعبیر کنیم و این حقیقت وجودیمان را بپذیریم.
این حقیقت هیچ منافاتی با کرامت انسان که در قرآن هم از آن یاد شده است،ندارد.
انسان اشرف مخلوقات است و خداوند به انسان کرامت نفس بخشیده است و عبد بودن انسان این را خنثی نمیکند.
همین که عبد خداوند هستیم بالاترین امتیاز است .همین که مانند حیوانات نیستیم که به مقام عبودیت خداوند نمی رسند ،بالاترین عزت است.
💡طبق فرمایش حضرت علی (ع): الهی کفی بی عزا ان اکون لک عبدا ←خدایا این عزت برای من کافی است که بنده تو هستم.
🔅عبد بودن ما امری انتخابی نیست. خداوند برای اینکه ما را درست بار بیاورد،اصلی ترین عبادتمان که همان "نماز" است را واجب کرده است.
همچنین دستور داده است که فرزندان را از 7سالگی به نماز خواندن امر کنید .
طرف میگوید : چرا باید از 7سالگی بچه را به نماز دعوت کنم در حالی که بچه هنوز نوبت انتخابش نشده ، بماند وقتی زمان انتخابش رسید ببینیم که آیا خداوند را انتخاب می کند یا خیر ؟😱
توجه ندارد که هویت فرزند اون "عبد بودن" است و این هم امری انتخابی نیست.
بچه ابتدا باید این حقیقت وجودی را درک کند و سپس میتوان به او گفت که خودت فکر کن و انتخاب کن.*
فطرت انسان فطرتی الهی است که بر اندیشه و عقل او حاکم است . قطعا اگر تفکر کند ، درست انتخاب میکند.
❗️در واقع انتخاب آزادانه به معنای مطلق کلمه معنا ندارد .❗️
سخن گفتن و تصورات برخی مانند این است که بگویند جاذبه زمین را به عنوان یک پیش فرض می پذیریم و سپس به سراغ بقیه قواعد فیزیک می رویم .
درحالی که این جاذبه پیش فرض نیست . یک امر مسلم است . چرا سر جاذبه زمین منت میگذاری ؟! جاذبه زمین وجود دارد و تو هم تسلیم و مقهورش هستی. چه بخواهی چه نخواهی.
(میخوای بخواه نخوای همینم نیست 😑)
باید تمام زندگی را تحت سیطره این جاذبه تعریف کرد .
چه فایده ای دارد کسی بنشیند و با فرض نبودن جاذبه برنامه ریزی کند؟!