loader image
پرش به محتوای اصلی
خانه

تقیریری بر بیانات استاد عزیز

تقیریری بر بیانات استاد عزیز

از محمد پورنوروز در
Number of replies: 1

بسم الله الرحمن الرحیم

 

تقریری بر بیانات استاد محترم جناب آقای دکتر سوزنچی در باب حکم تخییر

استاد در این جلسه یکی از راه های حل تعارض را تخییر دانستند و فرمودند در حقیقت، تکثری در کار نیست و دو حکم متفاوت در زمان واحد برای دو شخص در حالات متفاوت از طرف امام صادر شده است و مستند سخنشان را مقدمه مرحوم کلینی در کافی شریف در بحث تخییر دانستند.

اما چند نکته در باب فرمایش استاد عزیز:

1. در یک دسته بندی کلی احکام از سه حالت خارج نیست:

اولیه، ثانویه و حکومتی.

احکام اولیه همان است که حلال محمد حلال الی یوم القیامه و حرام محمد حرام الی یوم القیامه. در این دسته از احکام اصلا تعارض معنا ندارد و برای همه در همه زمانها یکسان است.

احکام ثانویه: در حالت اضطرار است

احکام حکومتی: هم نازل به مصالح عمومی جامعه است که توسط امام و در زمان غیبت نائب امام صورت می گیرد.

لذا ابتدا باید مشخص شود که تعارضی که استاد فرمودند در کدام دسته از احکام است. آنچه مهم است هیچ تعارضی در دسته اول نیست.

2. نکته دیگر در باب تعارض که استاد معتقد به عدم آن هستند، این است که یقینا بین دو روایت که تعارض در آن مستقر شده، باید یکی را برگزید. و نمی شود هر دو حق باشد.

در اصول هم داریم اگر مجتهدی به حق رسید، دو ثواب برده و اگر علیرغم تلاش تلاش به حق نرسید بحث معذریت پیش می آید و از یک ثواب بهره جسته است.

3. در بحث تعارض مشخص نشد که کثرت را استاد عزیز در مقابل با چه مطرح کردند. در مقابل کثرت، تعارض و تغایر مطرح است. اگر تغایر باشد می شود جمع کرد یعنی مثلا از جهتی واحد است و از جهتی کثیر و اگر تعارض باشد، طبق منطق باطل است چون جمع بین واحد و کثیر است.

4. تعارض های شکل گرفته می تواند از عدم شناخت موضوع، عدم توان تطبیق یا عدم شناخت دین ناشی شده باشد.

5. در باب اشاره و استناد استاد به مقدمه کافی شریف هم باید گفت، کلینی عزیز، فقیه و راوی حدیث بوده است و بیشتر بعد روایتگری او مطرح است. در باب فقه از زمان مرحوم کلینی تا کنون علم فقه پیشرفت بسیار زیادی کرده است و لذا استناد اصولی به علمای متاخر بیشتر مورد تایید است.

6. در زمینه «حال» که استاد فرمودند، این اعتقاد معتزله است، معتزله بین واجب و ممکن، حال را مطرح می کند. این نظریه شیعه امامیه رد شده است و نمی توان گفت نه موجود است و نه عدم. هر چند نیاز به بحث بیشتری دارد.

با تشکر از استاد گرانقدر

شاگرد شما، محمد پورنوروز


In reply to محمد پورنوروز

در پاسخ به: تقیریری بر بیانات استاد عزیز

از حسین سوزنچی در

سلام علیکم

ضمن تشکر از شما

اما چند نکته مقدماتی

الف. اینکه نوشته اید تقریر بیان بنده نیست، نقد کلام حقیر است. لذا تیتر باید چنین می زدید: «نقدی بر ...»

ب. به من نسبت داده‌اید که گفته‌ام « در حقیقت، تکثری در کار نیست و دو حکم متفاوت در زمان واحد برای دو شخص در حالات متفاوت از طرف امام صادر شده است و مستند سخنشان را مقدمه مرحوم کلینی در کافی شریف در بحث تخییر دانستند.»

اینکه تناقض‌گویی صریح است. من گفته‌ام تکثر هست و نیازی به رفع تکثر نیست چون دو حکم برای دو نفر است

ضمنا مستند من مقدمه مرحوم کلینی نبود، بلکه شاهدی بر مدعای حقیر بود.

اما پاسخ به نکات شما:

1. معلوم است که بحث تعارض در فضای احکام اولیه است. در فضای احکام ثانویه آنچه رخ می‌دهد تزاحم است نه تعارض؛ تفکیک حکم حکومتی از این دو را هم نمی‌فهمم.

2. مدعای حقیر این است که اولا اگر دو حکم ناظر به دو وضعیت باشد تعارض مستقر نمی شود.
ثانیا بحث در اخبار علاجیه بود. یعنی اگر با تعارض بدوی مواجه شدیم چه کنیم و بحث حقیر این بود که تخییر یعنی چه و ثبوتا چه معنایی دارد.
3. مشخصا مقام تعارض مصطح بود نه تغایر. آنکه بحثی ندارد.
4. اینها هم از محل نزاع تخصصا خارج است.
5. اولا سخن فرد را صرفا به خاطر قدیمی بودنش نمی توان رد کرد. بروید دلیلش را بخوانید بعد رد کنید.
ثانیا اگر کمی فقه خوانده باشید می فهمید که تبویب فقهی را یک فقیه می تواند انجام دهد نه صرف یک محدث. ثالثا فقیه بودن کسی مثل مرحوم کلینی برای اهل تحقیق مثلب روز روشن است و لذاست که این همه کتاب حدیثی به گرد کافی نمی رسد. کار بسیار بیش از کنار هم قرار دادن روایات است. به علاوه، بحث من این بوده که «چرا یک فقیه مثل کلینی، تخییر را جزء اولین گامها می شمرد» این را حل کنید. اصلا فرض کنید یک محدث است. چرا یک محدث، بلکه چرا در احادیث علاجیه گزینه ای به اسم تخییر آورده اند از ابتدا سراغ تساقط نرفته اند. این مساله را باید حل کرد.
6. می دانم از نظر آقایان رد شده و خودم در کلاس اشاره کردم که آن را اسخف اقوال می دانند. اتفاقا عرض بنده همین است که صورت مساله را بفهمیم بعد ببینیم رد کردن مشکلی را حل می کند یا باید مساله حل کنیم نه اینکه صورت مساله را پاک کنیم.

بنده استاد نیستم. اینها هم یک مباحثه طلبگی است.
التماس دعا.